کارگردان مستند «مشت زنی در رینگ ترجمه» به عنوان یکی از آثار حاضر در بخش بلند نوزدهمین جشنواره سینما حقیقت با اشاره به چالش های سینمای مستند اظهار داشت: ما در حوزه مستند، اساساً با یک مشکل جدی در پخش روبهرو هستیم. توان تولید و کیفیت ساخت بالا رفته، اما پخش دچار بحران است. به نظر من سه مسئله اصلی وجود دارد: یکی مسئله پخش، دومی سرمایهگذاری و سومی ــ که شاید از همه بنیادیتر باشد ــ ممیزی. این سه تا بهقدری در هم تنیدهاند که واقعاً نمیشود گفت کدام مهمتر است.
شهپرراد با انتقاد از بودجه ای که نهادهای فرهنگی برای ساخن مستند به فیلمسازان میدهند تصریح نمود: بودجهای که نهادها برای ساخت مستند میدهند، اساسا کافی نیست حتی در خود مرکز گسترش، برای سطح کاری که من و بسیاری از فیلمسازان حرفهای مستند در آن کار میکنیم، این بودجهها کفایت نمیکند. وقتی میخواهید در سطح استاندارد سینمای ایران کار کنید، این ارقام جواب نمیدهد. دستمزدی در کار نیست، یا آنقدر ناچیز است که عملاً حذف میشود. همین مسئله باعث میشود کیفیت کار پایین بیاید و از طرف دیگر، چون مالکیت اثر در اختیار نهاد سرمایهگذار است، فیلمساز در پخش هم دچار مشکل میشود و عملاً شراکت واقعی شکل نمیگیرد.
این مستندساز همچنین با انتقاد از تلویزیون به دلیل عدم حمایت از آثار مستند بیان کرد: در اغلب کشورهای دنیا، تلویزیون خانه اصلی مستند است و شبکههای بزرگ پشت مستندساز میایستند. اما در ایران چنین مدلی وجود ندارد. تلویزیون بیشتر به دنبال تأمین خوراک خودش است و نه مشارکت واقعی در تولید و پخش. مسئله دقیقاً همینجاست: بهجای اینکه نهادها متولی باشند و حمایت کنند، خودشان تبدیل به صاحب اثر میشوند. وقتی شما صاحب یک فیلم میشوید، تمام گرهها و محدودیتها هم بهطور طبیعی ایجاد میشود.
وی افزود: در سالهای اخیر، یکی از جاهایی که بهترین مستندها در آن ساخته شده، مرکز گسترش بوده؛ چون اساساً مأموریتش تولید برای سینماست و به همین دلیل استاندارد بالاتری دارد و فیلمسازان حرفهایتری هم با آن کار میکنند. اما مرکز گسترش هم درگیر ممیزی، مسائل اقتصادی و استانداردهای سختگیرانه سینما و تلویزیون است. خیلی از مؤلفههایی که در سینما حیاتیاند، برای تلویزیون آنقدر اهمیت ندارند و همین باعث میشود آن بودجهی بالاتری که مرکز میدهد، در نهایت چندان به چشم نیاید.
«حنیف شهپرراد» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: در تلویزیون هم مستندهایی ساخته میشود، ما منکرش نیستیم، و حتی در برخی موارد کار کردن در تلویزیون سود مالی بیشتری دارد. اما در مرکز گسترش، شما باید روی یک موضوع مشخص، معمولاً در قالب یک اثر تکقسمتی، با کیفیت بالا کار کنید؛ کاری سخت، زمانبر و پرریسک. به همین دلیل هم مستند اساساً مدیوم سودآوری نیست. فکر نمیکنم مستندسازی باشد که بهراحتی بگوید از یک فیلم مستند، بازگشت مالی جدی داشته است. از طرف دیگر، آثار مرکز گسترش در سطح جهانی هم عملاً امکان عرضه ندارند، چون بهدلیل تحریمها در بسیاری از بازارها پذیرفته نمیشوند. بنابراین مستندساز نه در داخل به پخش پایدار میرسد و نه در خارج، و این یعنی بنبست اقتصادی.
ارسال نظر